تحلیل تکنیکال (قسمت چهارم)
از نقطه نظر محاسباتی نیز ، دو نوع نمودار داریم : نمودار لگاریتمی و نمودار معمولی. البته انواع دیگری نیز وجود دارد اما کاربردی ندارند. بطور کلی نمودار لگاریتمی از نمودار معمولی بهتر است. اما تفاوت این دو در چیست؟
فرض کنید قیمت سهام شرکتی، از 100 تومان به 200 تومان صعود کرده. پس می توان ادعا کرد که سهام شرکت 100 درصد رشد قیمتی را تجربه کرده است. در ادامه قیمت سهام شرکت دوباره رشد می کند و از 200 تومان به 300 تومان می رسد. آیا باز هم می توان ادعا کرد که سهام شرکت 100 درصد رشد داشته است؟ سهام شرکت این بار 50 درصد رشد داشته، اما در هردو مرحله 100 تومان بالا رفته است. در نمودار معمولی مبنای محاسبه فاصله عددی است و فاصله 100 تا 200 با فاصله 200 تا 300 برابر در نظر گرفته می شود. اما در نمودار لگاریتمی فاصله 100 تا 200 دو برابر فاصله 200 تا 300 است. شاید در مواردی که درصد رشد اهمیتی ندارد نمودار معمولی بهتر باشد اما در امور مربوط به سهام قطعا نمودار لگاریتمی بهتر است.
معمولا در تحلیل تکنیکال نمودارهای بلند مدت را در مقیاس لگاریتمی بررسی می کنند و نمودارهای کوتاه مدت را در مقیاس معمولی دنبال می کنند. با این همه نمودارهای کوتاه مدت را نیز می توان بصورت لگاریتمی بررسی کرد.
معمولا در نمودار لگاریتمی خط روند زودتر شکسته می شود و سیگنالها سریع ترند. گاهی در نمودار معمولی اصلا نمی شود خط روند کشید اما با تغییر مقیاس از معمولی به لگاریتمی، همه چیز واضح می شود.
راه دیگری برای واضحتر کردن نمودار، استفاده از تایم فریم های متفاوت یعنی نمودارهای هفتگی و ماهانه یا حتی سالانه است. در نمودار هفتگی اطلاعات همه شمع های یک هفته در یک شمع جا داده می شود. در ماهانه و سالانه نیز هر شمع نشانه کل تغییرات یک ماه یا یک سال است. نمودار روزانه را برای یک سال گذشته به کار می برند. معمولا تا حدود 3 سال گذشته را از نمودار هفتگی و تا 10 سال را از نمودار ماهانه استفاده می کنند. از آنجایی که بورس ما جوان است، نمودار های سالانه کاربردی ندارد. اما بطور کلی قانون خاصی را نباید وضع کرد که مثلا نمودار 2 ساله باید هفتگی باشد و نمی توان آن را روزانه بررسی کرد.
آموزش مقدماتی و حرفه ای بورس
یکشنبه ۱۳ شهریور۱۳۹۰
- (*post_date format="%y/%m/%d"*)